شهيد خرازي به روايت شهيد آويني
... وقتي از اين کانال که سنگرهاي دشمن را به يکديگر پيوند مي داده اند بگذري ، به « فرمانده » خواهي رسيد ، به علمدار .
اورا از آستين خالي دست راستش خواهي شناخت . چه مي گويم چهره ريز نقش و خنده هاي دلنشينش نشانه ي بهتري است. مواظب باش ، آن همه متواضع است که او را در ميان همراهانش گم مي کني . اگر کسي او را نمي شناخت ، هرگز باور نمي کرد که با فرمانده لشکر مقدس امام حسين (ع) رو به رو است .
ما اهل دنيا ، از فرمانده لشکر ، همان تصويري را داريم که در فيلم هاي سينمايي ديده ايم . اما فرمانده هاي سپاه اسلام ، امروز همه آن معيار ها را در هم ريخته اند.
حاج حسين را ببين ، او را از آستين خالي دست راستش بشناس . جواني خوشرو ، مهربان و صميمي ، با اندامي نسبتا لاغر و سخت متواضع. آنان که درباره او سخن گفته اند بر دو خصلت بيش از خصائل وي تاکيد کرده اند: شجاعت و تدبير .
حضور حاج حسين در نزديکي خط مقدم درگيري، بسيار شگفت انگيز بود . اما مي دانستيم او کسي نيست که بيهوده دل به دريا بزند. عالم محضر خداست و حاج حسين کسي نبود که لحظه اي از اين حضور ، غفلت داشته باشد . اخذ تدبير درست ، مستلزم دسترسي به اطلاعات درست است. وقتي خبردار شديم که دشمن با تمام نيرو ، اقدام به پاتک کرده ، سرّ وجود او را در خط مقدم دريافتيم.
شهيد سيد مرتضي آويني _گنجنه آسماني ، ص 165